اولین شب بارانیِ باربد
باربدم، عشق تازه و ناب من امشب بعد از سال ها اولین باران شبانه در مهر ماه بر سنگفرش خیابان های شهرت بارید و جانی تازه داد به همه آنها که تنها به عشق و شوق همین باران های پاییزی، بهار و تابستان داغ و سوزان را سر می کنند. امشب طبع شاعرانه مادرت بد جور برانگیخته، می خواهم جور دیگری برایت بنویسم. از کجا و چه چیز نمی دانم... تنها می خواهم جور تازه ای بنگارم برای نوزادی که از بطنم، پاکِ پاک متولد شده و زندگیم را آنقدر زیبا تغییر داده که با هیچ کلامی نمی توان وصفش کرد. فرزند دلبندم، دلم با آمدنت بقدری نازک شده که هر روز و هر لحظه با نگاه کردن به چهره معصومت، اشک در چشمانم حلقه می بندد. نمی دانم چرا! شاید دلم می سوزد از پاکی بی نهایتی که مم...
نویسنده :
مامان ندا
3:50